کاوش موضوع وجود خدا
صفحه اصلی
وجود خدا
وجود خدا یک مقوله مباحثه در فلسفه دین و فرهنگ عامه است.
تنوع وسیعی از براهین له و علیه وجود خدا را میتوان تحت عنوان متافیزیکی، منطقی، تجربی، فردی (subjective) یا علمی دستهبندی کرد. در مناسبات فلسفی، سؤال وجود خدا زمینههای معرفتشناسی (طبیعت و گستره دانش) و هستیشناسی (مطالعه طبیعت هستی، وجود، و واقعیت) و تئوری ارزش را (از آن جا که برخی تعاریف خدا شامل «کمال» (perfection) هستند) در بر میگیرد.
سنت غربی گفتمان فلسفی در باب وجود خدا با افلاطون و ارسطو آغاز میشود، کسانی که براهینی ساختند که حالا تحت عنوان براهین کیهانشناختی دستهبندی میگردند. دیگر براهین برای وجود خدا توسط قدیس آنسلم پیشنهاده شده است، کسی که نخستین برهان هستیشناختی را فرمولبندی کرد؛ همچنین توسط ابن رشد و توماس آکویناس، کسانی که نسخههای خودشان از برهان کیهانشناختی (به ترتیب برهان کلام و راه اول) را ارائه کردند؛ همچنین توسط رنه دکارت کسی که گفت وجود خدایی خیرخواه به لحاظ منطقی ضروری است، برای این که شواهد حواس معنامند باشند. ژان کالون برای یک حس الوهیت (sensus divinitatis) استدلال کرد، که به هر انسان معرفت وجود خدا را میدهد. خداناباوران براهین له وجود خدا را ناکافی، در اشتباه، یا تحت ارجحیت براهین علیه وجود خدا میبینند، در حالی که برخی ادیان همچون آیین جین امکان الههای خلقکننده را رد میکنند. فلاسفهای که براهینی علیه وجود خدا ارائه دادهاند، شامل سیمون بلک برن، فریدریش نیچه، برتراند راسل، دنیل دنت، ویلیام ال. رو، دیوید هیوم، ویکتور استنجر، آلن دو باتن، ریچارد داوکینز و آندره اسپونویل میشوند.
مسئلهٔ وجود خداوند همواره به عنوان یکی از سرفصلهای مهم کاوشهای فلسفی مطرح بوده است، و در طول تاریخ، فلاسفهٔ متعلق به مشربهای فکری مختلف، به بیان و سنجش استدلالهایی له یا علیه وجود خدا پرداختهاند.... بیشتر در ویکی پدیا